دنیا، چنین آقامديری، به خود، ندیده است!
آقا، شديدترين و پيچيدهترين مسايل دانشآموزانِ بدقلـق را حل كرده بود. من، با یک نفـر دعـوا کرده بودم و از او متنفر شده بودم و قرار گذاشته بودیم بیرون تا او را حسابی بزنیم؛ به پیش آقا رفتیم؛ آقا، ما را خیلی راحت آشتی داد و باهم دست دادیم و روبوسی کردیم؛ اگر شخص دیگری بود، میگفت: از تو یک نمره و از تو هم، دو نمره کسر میکنم؛ بروید و جلوی چشمم ظاهر نشوید. این شد راه حل؟
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.